داستان عاشقی


دلنوشته های مرد تنها

 

داستان عشق داستانی است عجیب حتی برای خود عاشق.


عاشق اگر خود هزار غم در سینه داشته باشد، بی تاب نمی شود ولی اگر غم یار بیند و ناراحتی او را احساس کند، تاب و توان از دست می دهد.


عاشق دوست می دارد که همه بلاهای جهان بر او نازل گردد اما محبوبش در آسایش و شادی باشد. او تحمل تیغ بر قلب خود را دارد اما توان دیدن خار بر پای معشوق را نه.


و چنین است که عشق نهایت نهایت فنا شدن عاشق است در هوای معشوق.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 19:55 توسط امير حسين و ریحانه| |


Power By: LoxBlog.Com